حکایت مورچه عاشق و درس آن برای شیفتگان ظهور

ساخت وبلاگ

به نام خدا

از رجبعلی خیاط سوال کردند چه درسی برای شیفتگان ظهور دارید؟

ایشان فرمود: نقل است که حضرت داوود (ع) در حال عبور از بیابانی مورچه ای را دید که مرتب کارش این است که از تپه ای خاک بر می دارد و به جای دیگری می ریزد . از خداوند خواست که از راز این کار آگاه شود ... ٬ مورچه به سخن آمد که :معشوقی دارم که شرط وصل خود را آوردن تمام خاکهای آن تپه در این محل قرار داده  است حضرت فرمود : با این جثه کوچک ٬ تو تا کی می توانی خاکهای این تپه بزرگ را به محل مورد نظر منتقل کنی ٬ و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد !؟؟مورچه گفت : همه ی اینها را می دانم ٬ ولی خوشم چون اگر در راه این کار بمیرم به عشق محبوبم مرده ام !
در اینجا حضرت داوود (ع) منقلب شد و فهمید این جریان درسی است برای او ، حال منتظران ظهور باید ببیننند چقدر برای رسیدن محبوب تلاش و کوشش نموده اند.


منبع:

کتاب کیمیای محبت ص62

کتاب در محضر لاهوتیان جلد دوم ص385

از رجبعلی خیاط سوال کردند چه درسی برای شیفتگان ظهور دارید؟

ایشان فرمود: نقل است که حضرت داوود (ع) درحال عبور از بیابانی مورچه ای را دید که مرتب کارش این است که از تپه ای خاک بر می دارد و به جای دیگری می ریزد . از خداوند خواست که از راز این کار آگاه شود! مورچه به سخن آمد که: معشوقی دارم که شرط وصل خود را آوردن تمام خاکهای آن تپه در این محل قرار داده است! حضرت فرمود: با این جثه کوچک،تو تا کی میتوانی خاکهای این تپه را منتقل کنی ٬ و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد!؟؟ مورچه گفت: همه ی اینها را میدانم ٬ ولی خوشم چون اگر در راه این کار بمیرم به عشق محبوبم مرده ام !
در اینجا حضرت داوود (ع) منقلب شد و فهمید این جریان درسی است برای او ، حال منتظران ظهور باید ببیننند چقدر برای رسیدن محبوب تلاش و کوشش نموده اند.

منبع:

کتاب کیمیای محبت ص62

کتاب در محضر لاهوتیان

جلد دوم ص385

سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم....
ما را در سایت سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dmehrdadz6 بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 16:07